
ايران و امريكا موافقت اصولي برای توافق را تنظيم كردهاند
بسياري از تحليلگران معتقدند كه امريكا امروز با يك پارادايم شيفت بزرگ در نظام حكمراني خود مواجه شده است. هزينهكرد بيش از 7 تريليون دلار در عراق و افغانستان و دستاوردي در حد «هيچ» باعث شده امريكاي مدل ترامپ امروز تنها به «امنيت» و «بازار» خود فكر كند و نه چيز ديگر، به همين دليل است كه ترامپ از يك طرف مكزيك را تهديد ميكند كه جلوي مهاجرت شهروندانش به خاك امريكا را بگيرد و از سوي ديگر بدون توجه به ناله و فغان نتانياهو به جاي پرواز به تلآويو و بيتالمقدس، راهي رياض ميشود تا اين پالس را به جهانيان ارسال كند كه براي امريكا بازار و امنيت داخلياش مهمتر از هر چيز ديگري در هر نقطهاي از جهان است.
ترامپ در عين حال بدون اطلاع اسراييل، با حوثيها صلح ميكند و براي ايران پيام روزهاي روشن ارسال ميكند. ترامپ در رياض خطاب به ايران ميگويد: «آمادهام تا به اختلافات گذشته و تعارضات عميقمان با ايران پايان دهم.» او در عين حال اعلام ميكند مسير رسيدن به آيندهاي روشن را به ايران پيشنهاد خواهد داد.
تجربه ماههاي اخير پس از زعامت دولت چهاردهم و انزواي دهشتناك اسراييل نشان داد كه سلاح ديپلماسي و خردورزي، بسيار برندهتر از هر نوع سلاح ديگري است. امروز ايران با سلاح گفتوگو و منطق، توانسته نتانياهو را در گوشه رينگ گير بيندازد و
در راستاي منافع خود و همفكران منطقهاياش حركت كند. بسياري از فعالان سياسي با خوشبيني رخدادهاي پيش رو را ارزيابي كرده و معتقدند، عليرغم اظهارات متناقض مقامات امريكايي و فارغ از نتيجه مذاكرات ميتوان نسبت به چشمانداز پيش رو خوشبين بود.
فاطمه راكعي: با راهكارهاي ديروز نميتوان مسائل امروز را حل كرد
فاطمه راكعي، نماينده ادوار مجلس و فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره خروجي دور چهارم مذاكرات دو جانبه ايران و امريكا ميگويد: «بايد پذيرفت، جهان تغيير كرده و امريكا با يك پارادايم شيفت به پروندههاي مختلف در سطح بينالملل ورود ميكند. امريكا متوجه شده، هزاران ميليارد دلار هزينه در عراق و افغانستان و...، هيچ فايدهاي براي اين كشور نداشته جز اينكه باعث شده، نفرت عمومي در سطح منطقه و جهان از امريكا بيشتر شود. بنابراين امريكا به فكر آن است كه ابتدا امنيت خود را تضمين كند و بعد بازارهاي تازهاي براي خود بيابد.»
راكعي با اشاره به اينكه ايران هم بايد يك چنين تغييرات بينالمللي را درك كرده و خود را با اين تغييرات و تحولات هماهنگ سازد، ميگويد: «با راهكارهاي ديروزي نميتوان به سمت حل مسائل امروزين حركت كرد. در ديپلماسي، اقتصاد، فرهنگ، سياست و... بايد راهبردهاي تازه متناسب با شرايط جديد طراحي و اجرا كرد. البته اين انعطافپذيري به معناي دور شدن از هويت، تاريخ، تمدن و اخلاق ايراني نيست، بلكه بايد نوع برخورد خودمان با مسائل را تغيير دهيم.»
او ادامه ميدهد: «دولت چهاردهم دستاوردهاي قابل توجهي در حوزههاي مختلف از جمله ديپلماسي داشته است. نبايد فراموش كرد كه امروز اين اسراييل است كه منزوي شده و با بياعتنايي امريكا و ساير كشورهاي جهان مواجه شده است. ترامپ بدون اينكه توجهي به اسراييل داشته باشد به سمت منطقه خاورميانه پرواز ميكند، چرا كه مساله امروز امريكا، سرمايهگذاري، بازار و ارزش افزوده اقتصادي و راهبردي است. صلح امريكا با حوثيها و مذاكره دوجانبه با ايران بدون توجه به مطالبات اسراييل، نشان ميدهد كه امريكا ديگر حاضر نيست چك سفيد براي اسراييل صادر كند.»
اين فعال سياسي يادآور ميشود: «در شرايطي كه اسراييل در سطح منطقهاي كاملا منزوي شده، ايران توانسته چهار دور مذاكره سطح بالا را با امريكا اجرايي سازد. بر اساس اعلام عراقچي، ايران و امريكا در كليات توافق كردهاند و بر سر جزييات با هم گفتوگو خواهند كرد.»
راكعي ادامه ميدهد: «2تلقي كلي در سطح جهان در خصوص ارتباط كشورها با هم وجود دارد؛ يكي گفتوگوي تمدنها مبتني بر تساهل و تسامح، دوستي و احترام به فرهنگ است و ديگري نبرد تمدنها، برخوردهاي خشن، تحريم و تنازع است. ايران ايده گفتوگوي تمدنها را در دولت اصلاحات حدودا 3دهه قبل در مواجهه با نظريه برخورد تمدنها ارايه كرد و نشان داد كه خواستار گفتوگو، مفاهمه و توسعه مناسبات ارتباطي است.»
او با اشاره به دشمنان گفتوگو و تعامل و ثبات در منطقه ميگويد: «ايده گفتوگوي تمدنها اما دشمناني در داخل و خارج از كشور دارد. گروهي از تندروهاي داخلي و كاسبان تحريم كه همواره بر طبل تنش و تنازع و دوري کوبیدهاند با پيشرفت مذاكرات احساس شكست كرده و تلاش ميكنند توفيقهاي دولت را بياثر سازند. گروه دوم جنگافروزان و دشمنان خارجي كشور هستند كه به دنبال ايجاد موانع جدي در مذاكرات هستند. مردان ديپلماسي دولت و سياستگذاران ايراني بايد مراقب اين مانعتراشيها و حاشيهسازيهاي دشمنان و جنگافروزان باشند.»
راكعي ضمن تاكيد بر اينكه مذاكرات با تاييد مقام رهبري و تلاشهاي ديپلماتيك دولت و شخص رييسجمهور در حال جواب دادن است، يادآور ميشود: «ملت منتظر هستند، خروجي اين مذاكرات باعث گشايشهاي عيني در زندگي آنها شود. همزمان با دور چهارم مذاكرات و پس از انتشار خبر خوشايند از مذاكرات بازارهاي ايران واكنش مثبت به مذاكرات نشان دادند و به سمت بهبود حركت كردند. مردم ميدانند كه دستيابي به توافق تا چه اندازه ميتواند براي آنها بهبود معيشت و ثبات در بازارها را به دنبال داشته باشد. بنابراين مردم از مذاكرات دفاع كرده و از دولت به خاطر پيگيري اين سياست مناسب تشكر ميكنند.»
علي صوفي: دو طرف موافقت اصولي توافق را تنظيم كردهاند
علي صوفي، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره 4دور مذاكره ايران و امريكا ميگويد: «استنباط من اين است كه توافق كلي ميان ايران و امريكا صورت گرفته است و تنها كار بر روي جزييات باقي مانده است. وقتي قرار است طرحي به تصويب برسد يا تفاهمنامهاي امضا شود، اغلب قبل از توافق نهايي، موافقت اصولي آن به تصويب ميرسد. به نظرم در خصوص مذاكرات ايران و امريكا موافقت اصولي انجام شده است. باقي موضوعات باقي مانده جزيياتي است كه بايد به آنها پرداخته شود. عزم ايران و امريكا جزم است تا اينبار كار را نيمه تمام رها نكنند و به مرحله نهايي برسانند. عليرغم وقفه بين دورهاي سوم و چهارم مذاكرات، شخصا معتقد بودم مذاكرات ادامه مييابد و ديديم كه ادامه پيدا كرد. اينكه در امريكا تكثر سياسي وجود دارد و هر طيفي نظر و ديدگاه خاص خود را مطرح ميكند، موضوع داخلي امريكاست و ارتباطي با ايران پيدا نميكند.»
صوفي ادامه داد: «البته ممكن است، امريكایيها بخواهند، ايران را محك بزنند تا بدانند ايران تا كجا انعطاف به خرج ميدهد و خطوط قرمزش تا كجا امتداد دارد. به اين دليل است كه در برخي موارد مقامات امريكايي در خصوص غنيسازي ايران صحبتهايي را مطرح ميكنند كه براي ايران غير قابل قبول است. البته بايد ديد امريكا در بطن مذاكرات دوجانبه چه ميگويد؟ چرا كه سياستهاي اعلامي كشورها با سياستهاي اعمال آنها متفاوت است. ممكن است امريكا براي هدايت افكار عمومي خود، حرفها و ادعاهايي را در سطح رسانهاي مطرح كند، اما مهم اين است كه ويتكاف و مقامات امريكايي در درون نشستهاي رسمي چه رويكرد و ديدگاههايي را مطرح ميكنند؟»
اين فعال سياسي ميگويد: «آنچه كه براي ايران داراي اهميت است، منافع ملي ايرانيان است. مسوولان ايران اعلام كردهاند، غنيسازي را مطابق انپيتي حق خود ميدانند و حاضر نيستند از اين حق كوتاه آمده يا عقبنشيني كنند. مجموعه دادههاي موجود نشان ميدهد دو طرف بيشتر از هر زمان ديگري به توافق نزديك هستند و عنقريب است كه دورنمايي از توافق براي دو كشور نمايان شود. در شرايط فعلي راهبردهاي دولت و حاكميت براي پيشبرد مذاكرات مطابق خواسته خود موفقيتآمز بوده و معتقدم دو كشور نهايتا به يك توافق دست پيدا ميكنند.»
حسين كنعاني مقدم: سياستهاي اعلامي و اعمالي امريكا كاملا متفاوت است
حسين كنعانيمقدم، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» از تفاوت در سياستهاي اعمالي و سياستهاي اعلامي امريكا گفته و تاكيد ميكند: «با گذشت 4دور از مذاكرات به نظر ميرسد، ديگر ميتوان درباره كليت اين گفتوگوها صحبت كرد. 2هدف متفاوت بين مذاكرهكنندگان ايراني و امريكايي وجود دارد. يك طرف هدف ايران كه تلاش دارد مانعي در برابر هژمون، تحكم، تحريم و فشارهاي امريكا ايجاد كند و از زير بار اين فشارها خارج شود. در اين راستا ايران تلاش ميكند در اين 4دور مذاكرات غير مستقيم با امريكا، تفهيم اتهامي به امريكاييها بابت اقدامات خصمانهاي كه در خصوص ايران داشتهاند، داشته باشد و از سوي ديگر راستيآزمايي صورت دهد كه آيا پس از برداشته شدن تحريمهاي اقتصادي، منافع اقتصادي ايران تامين ميشود يا نه؟»
كنعاني ادامه ميدهد: «امريكاييها هم در مقابل به دنبال اين بودند كه با ديكته كردن سياستهاي خود به ايران ذيل عنوان اينكه ايران ضعيف شده، تلاش كنند بيشترين امتياز را از ايران بگيرند. برخي زيادهخواهيها و تناقضاتي كه در اظهارات برخي سياستمداران امريكايي و ترامپ وجود داشت، اعتمادها به حاكميت امريكا را كاهش ميدهد. ضمن اينكه اين نوع سياستها باعث ميشود نتوان به يك نسخه اجرايي مناسب براي توافق دست پيدا كرد.»
او ميگويد: «سياستهاي اعلامي امريكا با سياست اعمالي امريكا كاملا متفاوت است. از يك طرف امريكا به دنبال فشار حداكثري و تحريم بيشتر و اعمال فشار بر جمهوري اسلامي است و از طرف ديگر با يك دست خود درخواست مذاكره و صلح ميكند. به نظرم ميرسد صحبتهاي ترامپ و ويتكاف در دو جهت متفاوت هستند و نميتوان اعتمادي به سياست اعلام امريكا داشت. در حالي كه ايران در حال مذاكره است، امريكا بعضا تحريمها را بيشتر ميكند. بايد ديد نهايتا سياست اعمالي امريكا باعث دستيابي به يك توافق ميشود يا اينكه تجربههاي قبلي تكرار ميشود؟