
چرا آموزش فرزند آوری و فرزند پروری و تولید نسل آینده در جامعه مورد توجه نیست؟
«توسعه ایرانی» در سالهای اخیر، موضوع جمعیت و سیاستهای مرتبط با آن به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است. براساس آمار مرکز آمار ایران، روند ولادتها نشاندهنده کاهش تدریجی نرخ باروری در کشور است. این کاهش، نه تنها به چالشهای اقتصادی و اجتماعی دامن میزند، بلکه برای آینده جمعیت و ساختار سنی آن نیز آسیبزاست.
سیاستهای جوانی جمعیت که به منظور افزایش نرخ باروری و تشویق خانوادهها به فرزندآوری طراحی شدهاند، در عمل با موانع متعددی مواجهند. این موانع شامل شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص جامعه ایران است که بهطور مستقیم بر تصمیمگیری خانوادهها تأثیر میگذارد.
کارشناسان معتقدند که با توجه به این شرایط، ضروری است که سیاستگذاران و مسئولان به بازنگری در این سیاستها پرداخته و راهکارهایی مؤثر و متناسب با واقعیتهای موجود جامعه ارائه دهند و جامعه هدف این سیاستها را به درستی مشخص کنند.
تمرکز به جای کودکمحوری
حاتم حسینی، استاد دانشگاه بوعلی سینای همدان در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره اقدامات انجام شده در راستای سیاستهای جمعیتی گفت: سیاستهای جمعیتی نه تنها موفق نبوده بلکه ما را از جایی که حرکت کرده بودیم به قبل از آن برگردانده است. طبق اظهارات مدیران وزارت بهداشت، رشد موالید در راستای ۱۴۰۲-۱۴۰۳ منهای منفی ۷.۳ درصد است. این نشان میدهد که موالید ما در حال کاهش است و سیاستهای موفقی که شکست خوردهاند.
وی ادامه داد: بنابراین، به نظر من وقت آن است که در شیوه اجرای سیاستهای جوانی جمعیت، بازنگری صورت بگیرد. دلیلی نمیبینیم که منتظر بمانیم تا زمان و ددلاینی که مجلس تعیین کرده، محقق شود. آیا به TFR دو و نیم میرسیم یا نه؟ البته شواهد نشان میدهد که نمیرسیم و باروری ۱۴۰۷ اگر از باروری فعلی که حدود یک و نیم یا یک و شش کمتر نباشد، قطعا بیشتر نخواهد بود. پس بهتر است جلوی ضرر را بگیریم.
این استاد دانشگاه گفت: به نظر من، وقت آن است که دولت در نحوه اجرای قانون تعالی خانواده و جوانی جمعیت بازنگری کند. شاید تغییراتی در خود سیاستها لازم باشد. پیشنهادم این است که دولت باید پرسش اصلی خود را تغییر دهد. اگر تا حالا سوال دولت این بوده که چه اقدامی باید انجام دهیم کهزاد و ولد زیاد شود، اکنون باید این سوال تغییر کند به اینکه چه شرایطی باید فراهم شود تا خانوادهها به صورت آگاهانه و از روی خواست و میل خود، تصمیم به فرزندآوری بگیرند یا تصمیم بگیرند که چند کودک داشته باشند.
بچه را به عنوان یک عدد نگاه میکنیم
حسینی تصریح کرد: یعنی سیاستها باید معطوف به سیاستهای خانواده محور باشد، نه کودکمحور. تا به حال، کیفیت الگوی سیاستگذاری ما و گفتمان حاکم بر سیاستهای جمعیتی یک نظام حکمرانی کودک محور بوده است. ما بچه را به عنوان یک عدد نگاه میکنیم و فقط به دنبال افزایش این عدد بودیم که موفق نشدیم و این نشان میدهد که ایرادی در کار وجود دارد.
وی ادامه داد: ایراد این است که نقش عاملیت زنان در سیاستگذاری دیده نشده و توجهی به آن نشده است. همچنین، سیاستگذاری دستوری است و مشارکتی نیست. اکنون در بازنگری آن باید به این دو مقوله بپردازیم. نکته مهمی که قابل توجه است و باید به آن پرداخته شود، ناکامی در دستیابی به اهداف قانون تعالی خانواده و جوانی جمعیت است که نشاندهنده سیاستهای شکست خورده است. دلیل این ناکامی، تضاد منافعی است که در جامعه شکل گرفته و باعث ایجاد یک مقاومت اجتماعی پنهان شده است.
این استاد دانشگاه گفت: تضاد بین منافع فردی در سطح فرد و خانوار و مصالح اجتماعی، یعنی آن چیزی است که سیاستگذار میخواهد. به بیان دیگر، گفتوگوی میان دولت و ملت بیپاسخ مانده و رشد منفی موالید و ناکامی در دستیابی به اهداف برنامه نشان میدهد که مردم به آنچه دولت میخواهد پاسخ نمیدهند. هیچ دلیلی وجود ندارد که دولت اصرار کند که ما همینطور پیش میرویم و ببینیم چه میشود.
لزوم بازنگری در نحوه اجرای سیاستهای جوانی جمعیت
حسینی تاکید کرد: البته به طور مطلق نمیگویم که این روشها ممکن است پاسخگو نباشد، اما با اطمینان بالایی معتقدم که در سال ۱۴۰۷ اگر باروری از الان کمتر نباشد، بیشتر نخواهد بود؛ بنابراین وقت آن است که حداقل در نحوه اجرای این سیاستها بازنگری صورت گیرد.
وی درباره اینکه گفته میشود تعداد موالید در فرزند سوم و چهارم بیشتر بوده، اما در تعداد تولد فرزند اول و دوم رشد نداشتهایم، گفت: باید توجه داشت اینکه اعلام میکنند که افزایش موالید در رتبههای سوم و بالاتر ممکن است وجود داشته باشد، اما روند کلی چیست؟ آیا این افزایش ما را به هدف تعیین شده در قانون یعنی TFR نزدیک کرده است؟ نه، وقتی نشده یعنی موفق نبودید. این ناشی از این است که جمعیت هدف به درستی تشخیص داده نشده است.
این استاد دانشگاه گفت: از دلایل عمده و اصلی مشکل کم فرزندآوری، افزایش میانگین سن ازدواج، عدم تمایل به ازدواج، فروپاشی نهاد خانواده یا طلاق است. در واقع جمعیت هدف آن حجم انبوهی است که ازدواج نکرده یا ازدواج کرده ولی بچهدار نشدهاند. بنابراین، سیاستها باید معطوف به این موارد باشد. یعنی اینها هستند که روی روندهای آینده باروری اثر میگذارند. فردی که سه تا بچه دارد حالا بچه چهارم به دنیا آمده است، تأثیرش روی باروری محسوس و مشخص است که به هر حال تأثیرگذار بوده، ولی در مجموع وقتی نگاه میکنیم، هیچکدام از اینها کافی نبوده است.
در خلأ سیاستگذار شده، نه براساس شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه
حسینی تصریح کرد: من بر این باورم و همیشه هم گفتهام، سیاستهای دولت باید روی جوانها متمرکز شود. این کار باعث میشود که ما این بیست سال باقیمانده از فرصت پنجره جمعیتی را از دست ندهیم و بتوانیم بهره ناچیزی هم که شده از آن ببریم. همچنین باید از سیاستهای معطوف به تشویق به سمت سیاستهای انگیزهمحور حرکت کنیم. شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران هیچ مناسبت و نسبت درستی با این قانون، تعالی خانواده و جوانی جمعیت و اقدامهایی که در چارچوب آن صورت میگیرد، ندارد. بنابراین، ما نمیتوانیم در خلأ سیاستگذاری کنیم.
وی ادامه داد: شرایط بهگونهای است که ظاهرا سیاستهای ما اصلاً برای یک جامعه دیگر است، چون اگر برای جامعه ما بود، متناسب با شرایط گوناگون جامعه ایرانی بود. باید ما شاهد یک افزایش حتی نامحسوس در حد یک دهم بچه هم میبودیم. یعنی TFR ما از یک و شش به یک و هشت میرسید. اما ما این را هم نداریم و تازه کم هم شده است. این نشان میدهد که کل این برنامه در حال از بین رفتن است و باید در آن تجدیدنظر صورت گیرد. در واقع آنچه باید در کانون سیاستها قرار بگیرد، جمعیت جوان جامعه ایران است.